زیبایی وزشتی

ساخت وبلاگ

روزی زیبایی وزشتی درساحل دریایی به هم رسیدند.

 آن دو به هم گفتند:بیا تا باهم شنا کنیم برهنه شدند ودرآب شنا کردند و زمانی گذشت وزشتی به ساحل بازگشت و جامه های زیبایی را پوشید و رفت زیبا نیز از دریابیرون آمدو تن پوشش را نیافت  از برهنگی خویش شرم کرد و به نا چار لباس زشتی را پوشید و به راه خود رفت

تا این زمان نیز  مردان و زنان  این دورا باهم اشتباه میگیرند.

اما اندک افرادی هم هستند که چهره زیبایی را می ببینند وفارغ از جامه هایی که بر تن دارد او را می شناسند  و برخی نیز چهره زشتی را می شناسند و لباسهایش او را از چشم اینان پنهان نمی دارد.

دنبال یه دوست پسرم...
ما را در سایت دنبال یه دوست پسرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دختر تنها hiva66 بازدید : 443 تاريخ : پنجشنبه 29 فروردين 1392 ساعت: 0:02